- کشتار دانشجویان در ۱۶ آذر و یک سند تاریخی از شکنجه مخالفان با «خرس» در دوره پهلوی!
- آیا نبرد حضرموت نقشه یمن را تغییر خواهد داد؟
- یادداشت ها / آیا پایان ماه عسل صهیونیستها در سوریه نزدیک است؟!
- قیام جوانان سوری | پیام عملیات «بیت جن» برای جولانی و صهیونیستها
- بسیج تمدنساز، نفس آخر استکبار
- دومین شب مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه(س) با حضور رهبر انقلاب
- انصارالله: جنگافروزی عربستان علیه یمن عواقب سنگینی دارد
- منظور: برنامه هفتم با کار کارشناسی کمسابقه تدوین شد/ بخش بزرگ برنامه قابل اجراست
- ۶۵۶ میلیون دلار صادرات با «مجوزهای رد شده» /بازهم پای کارتهای اجارهای در میان است؟
- نصراللهی، استاد ارتباطات: مستند عبری تسنیم آغاز عصر جدیدی از حرکت رسانهای ایران است
- ایران لولای ژئوپلیتیک جهان
- یادداشت / کد حیفا
- حل مسائل ایران را از کنیسههای آمریکا طلب نکنید
- چرا رسیدگی به پرونده شهید آرمان علیوردی طولانی شده است؟ / نقش هر یک از متهمان در وقوع قتل باید مشخص شود
- جنگ بیشتر؛ سفره کوچکتر | تاثیرات اقتصادی تنش افغانستان و پاکستان
شنبه ؛ 22 آذر 1404 تعظیم به بت غرب با پروژه ایران ۲۰۴۰ استنفورد
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار رمضانی با جمعی از اساتید، اعضای هیئتهای علمی و پژوهشگران دانشگاهها و مراکز علمی فرمودند: «حرکت علمی و پیشرفتهای دانشگاهها در دهههای اخیر به معنی واقعی کلمه چشمگیر و برجسته است، اما جریانی با سرمنشأ خارجی و با امتداد داخلی سعی دارد با بیارزش نشان دادن و یا کوچک شمردن حرکت علمی کشور و پیشرفتهای بهدستآمده، مردم و جوانان را ناامید کند.»
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار رمضانی با جمعی از اساتید، اعضای هیئتهای علمی و پژوهشگران دانشگاهها و مراکز علمی فرمودند: «حرکت علمی و پیشرفتهای دانشگاهها در دهههای اخیر به معنی واقعی کلمه چشمگیر و برجسته است، اما جریانی با سرمنشأ خارجی و با امتداد داخلی سعی دارد با بیارزش نشان دادن و یا کوچک شمردن حرکت علمی کشور و پیشرفتهای بهدستآمده، مردم و جوانان را ناامید کند.»
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر سازمانیافته بودن این جریان افزودند: «یک نمونه از این جریان، «پروژه ۲۰۴۰ دانشگاه استنفورد برای ایران» است که هدف آن، زیر سؤال بردن پیشرفتهای علمی و دانشگاهی است و متأسفانه عدهای هم در داخل درحرکتی مرکب از خباثت و خیانت با آنها همصدایی میکنند.»، اما این پروژه چیست و چه اهدافی را دنبال میکند؟ موضوع از جایی شروع شد که موسسه «برنامه مطالعات ایرانی حمید و کریستینا مقدم» در دانشگاه استنفورد با مدیریت عباس میلانی (کارمند موسسه اسرائیلی هوور و یکی از مشاوران دولت آمریکا در امور ایران)، در سال ۱۳۸۹ حامی پروژهای ضد ایرانی میشود. پروژهای که تحت عنوان «خروجی علمی ایران: کمیت، کیفیت و فساد» به دانشجویانی همچون کاوه مدنی، پویا آزادی، امین فیضپور، متین میررمضانی، محسن ب. مسگران و صدرا ساده که همگی در دانشگاه استنفورد تحصیل میکنند، سپرده میشود. این پروژه در ادامه به کلید زدن پروژهای تحت عنوان ایران ۲۰۴۰ در سال ۲۰۱۶ میانجامد. ایران ۲۰۴۰ خود را اینگونه معرفی میکند؛ «این پروژه با مدیریت دکتر پویا آزادی بهمنظور استفاده از ظرفیتهای علمی پژوهشگران برجسته خارج از کشور باهدف مطالعه وضعیت کنونی و دورنمای بخشهای مختلف اقتصاد ایران تشکیل شده است. این طرح با رویکردی کمّی و واقعیتمحور و به دور از روزمرگیهای سیاسی به پژوهش در حوزههای مختلف اقتصادی مانند انرژی، کشاورزی، خدمات، منابع طبیعی و انسانی و محیطزیست در مقیاس کشوری میپردازد.»، اما واقعیت و پشت پرده ماجرا متفاوت از موضع اعلامی و آشکار این پروژه است. این پروژه ادعای سیاسی نبودن برآوردها را دارد و این در حالی است که در واقعیت تحقیقی برای زیر سؤال بردن پیشرفتهای کمی و کیفی ایران است. دو ادعای اصلی مطرح شده در یکی از مقالات این پروژه از این قرار است؛ نخست آنکه پیشرفتها کمی بوده و کیفیت آنها بهاندازه کمیتشان نیست و دوم آنکه محققان ایرانی که در دانشگاهها و مؤسسات خارجی مشغول به تحصیل و پژوهش هستند، کیفیت کاری بیشتری دارند. ماجرا از زمانی آغاز شد که خبر پیشرفتهای علمی ایران هرروز پررنگ و پررنگتر مطرح میشد و درعینحال سهم قابلتوجهی از مقالات مردود شده به آمریکا اختصاص مییافت.
تخریب دانشمندان و روند رشد علمی ایران در حالی صورت میپذیرد که طبق اطلاعات منتشرشده پایگاههای علمی دنیا، ایران طی ۵ سال گذشته روند رو به رشدی در جایگاه علمی را طی کرده و هرسال به تعداد دانشگاههایی که در فهرست تایمز قرار دارند، افزودهشده است. در سال ۲۰۱۵ تنها دو دانشگاه صنعتی شریف و صنعتی اصفهان در رتبهبندی تایمز حضور داشتند؛ در سال ۲۰۱۶ تعداد این دانشگاهها به ۸ مورد، در سال ۲۰۱۷ به ۱۳ دانشگاه و در ۲۰۱۸ این تعداد به ۱۸ دانشگاه افزایشیافته است و این در حالی است که در رتبهبندی اخیر تایمز که مربوط به سال ۲۰۱۹ میشود با ورود ۱۱ دانشگاه جدید شمار دانشگاههای ایران به ۲۹ دانشگاه افزایشیافته و بدین ترتیب دانشگاههای ایران میان ۱۲۵۸ دانشگاه رتبهبندی شده تایمز پرچمدار پیشرفت هستند. دانشگاههای کاشان، علوم پزشکی مشهد، صنعتی شیراز، شهید مدنی آذربایجان، علوم پزشکی ایران، مازندران، علوم پزشکی شهید بهشتی، خوارزمی، شهید باهنر کرمان، صنعتی شاهرود و ارومیه برای اولین بار در رتبهبندی ۲۰۱۹ تایمز حضور یافتهاند. از سوی دیگر لایدن نیز رتبهبندی دانشگاههای جهان را در سال ۲۰۱۹ میلادی منتشر کرد که بر اساس اطلاعات ارائهشده؛ در میان مؤثرترین دانشگاههای دنیا نام ۲۶ دانشگاه ایران وجود دارد. نکته قابلتأمل دیگر آنکه گزارشهای این پروژه از سوی برخی از دستگاهها و سازمانهای کشور منتشرشده و در حقیقت جزء راهبردهای کلان ملی تعیینشده است. برای نمونه سازمان برنامهوبودجه و صندوق بازنشستگی کشور عیناً پژوهشهای صورت گرفته از سوی استنفورد را در قالب «برنامه ملی سازگاری با کمآبی در ایران» و «چشمانداز اقتصادی ایران در سال ۲۰۴۰» منتشر کردهاند و مسئله قابل تأسف اینکه این برنامهها بهعنوان اقتصاد مقاومتی هم تلقی شدهاند! در حقیقت «برنامه ملی سازگاری با کمآبی در ایران» همان برنامه و تحلیل دانشگاه استنفورد ۲۰۴۰ در حوزه آب و امنیت غذایی است، اما سازمان برنامهوبودجه که سال گذشته دست به انتشار این برنامه زده، حتی حاضر به نام بردن از دانشگاه استنفورد هم نشده است. سازمان برنامهوبودجه نیز دقیقاً همین کار را کرده و گزارشهای این پروژه را بهعنوان سند راهبردی و کار خود جا زده است. زیر سؤال بردن پیشرفتهای علمی کشور و تصمیم سازی برای دستگاههای اجرایی با اهداف خاص –مانند ادعای بهصرفه نبودن کشاورزی در ایران- در حالی صورت میپذیرد که کارشناسان منصف غربی بر توان بالای علمی ایران اذعان دارند. گلن شوایتزر مدیر دفتر پیشبرد علوم آمریکا در اروپا و آسیا در نشست شورای آتلانتیک با بیان اینکه ارتباط علمی با ایران برای آمریکا برد محسوب میشود؛ میگوید: ما میدانیم که ایرانیها از نظر علمی قوی هستند؛ ما میخواهیم آنها دانش خود را با بقیه جهان به اشتراک بگذارند تا ما از آن نفع ببریم. از سوی دیگر ریچارد استون مدیر بینالملل مجله آمریکایی ساینس نیز تأکید میکند که علیرغم تحریمهایی که جامعه ایران زیر فشارهای آنها تاب آورده است، جامعه علمی ایران در غلبه بر محدودیتها خلاقیت و انعطاف زیادی از خود نشان داده است و پیشرفتهای اخیر در انتشار مقالات علمی در ایران واقعاً من را تحت تاثیر قرار داده است. پروژههایی همچون ایران ۲۰۴۰ نشان میدهد، تحقیر و عقب نگهداشتن اجباری ایران در علم و فناوری یک هدف راهبردی برای دشمنان است و برای اجرایی کردن آن برنامههای تشکیلاتی و بلندمدت نیز تدارک دادهاند. انتهای این راهبرد آن است که مردم و مسئولین و متخصصان ایرانی به این نتیجه برسند که چارهای جز تعظیم در برابر بت ساختگی غرب وجود ندارد.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر سازمانیافته بودن این جریان افزودند: «یک نمونه از این جریان، «پروژه ۲۰۴۰ دانشگاه استنفورد برای ایران» است که هدف آن، زیر سؤال بردن پیشرفتهای علمی و دانشگاهی است و متأسفانه عدهای هم در داخل درحرکتی مرکب از خباثت و خیانت با آنها همصدایی میکنند.»، اما این پروژه چیست و چه اهدافی را دنبال میکند؟ موضوع از جایی شروع شد که موسسه «برنامه مطالعات ایرانی حمید و کریستینا مقدم» در دانشگاه استنفورد با مدیریت عباس میلانی (کارمند موسسه اسرائیلی هوور و یکی از مشاوران دولت آمریکا در امور ایران)، در سال ۱۳۸۹ حامی پروژهای ضد ایرانی میشود. پروژهای که تحت عنوان «خروجی علمی ایران: کمیت، کیفیت و فساد» به دانشجویانی همچون کاوه مدنی، پویا آزادی، امین فیضپور، متین میررمضانی، محسن ب. مسگران و صدرا ساده که همگی در دانشگاه استنفورد تحصیل میکنند، سپرده میشود. این پروژه در ادامه به کلید زدن پروژهای تحت عنوان ایران ۲۰۴۰ در سال ۲۰۱۶ میانجامد. ایران ۲۰۴۰ خود را اینگونه معرفی میکند؛ «این پروژه با مدیریت دکتر پویا آزادی بهمنظور استفاده از ظرفیتهای علمی پژوهشگران برجسته خارج از کشور باهدف مطالعه وضعیت کنونی و دورنمای بخشهای مختلف اقتصاد ایران تشکیل شده است. این طرح با رویکردی کمّی و واقعیتمحور و به دور از روزمرگیهای سیاسی به پژوهش در حوزههای مختلف اقتصادی مانند انرژی، کشاورزی، خدمات، منابع طبیعی و انسانی و محیطزیست در مقیاس کشوری میپردازد.»، اما واقعیت و پشت پرده ماجرا متفاوت از موضع اعلامی و آشکار این پروژه است. این پروژه ادعای سیاسی نبودن برآوردها را دارد و این در حالی است که در واقعیت تحقیقی برای زیر سؤال بردن پیشرفتهای کمی و کیفی ایران است. دو ادعای اصلی مطرح شده در یکی از مقالات این پروژه از این قرار است؛ نخست آنکه پیشرفتها کمی بوده و کیفیت آنها بهاندازه کمیتشان نیست و دوم آنکه محققان ایرانی که در دانشگاهها و مؤسسات خارجی مشغول به تحصیل و پژوهش هستند، کیفیت کاری بیشتری دارند. ماجرا از زمانی آغاز شد که خبر پیشرفتهای علمی ایران هرروز پررنگ و پررنگتر مطرح میشد و درعینحال سهم قابلتوجهی از مقالات مردود شده به آمریکا اختصاص مییافت.
تخریب دانشمندان و روند رشد علمی ایران در حالی صورت میپذیرد که طبق اطلاعات منتشرشده پایگاههای علمی دنیا، ایران طی ۵ سال گذشته روند رو به رشدی در جایگاه علمی را طی کرده و هرسال به تعداد دانشگاههایی که در فهرست تایمز قرار دارند، افزودهشده است. در سال ۲۰۱۵ تنها دو دانشگاه صنعتی شریف و صنعتی اصفهان در رتبهبندی تایمز حضور داشتند؛ در سال ۲۰۱۶ تعداد این دانشگاهها به ۸ مورد، در سال ۲۰۱۷ به ۱۳ دانشگاه و در ۲۰۱۸ این تعداد به ۱۸ دانشگاه افزایشیافته است و این در حالی است که در رتبهبندی اخیر تایمز که مربوط به سال ۲۰۱۹ میشود با ورود ۱۱ دانشگاه جدید شمار دانشگاههای ایران به ۲۹ دانشگاه افزایشیافته و بدین ترتیب دانشگاههای ایران میان ۱۲۵۸ دانشگاه رتبهبندی شده تایمز پرچمدار پیشرفت هستند. دانشگاههای کاشان، علوم پزشکی مشهد، صنعتی شیراز، شهید مدنی آذربایجان، علوم پزشکی ایران، مازندران، علوم پزشکی شهید بهشتی، خوارزمی، شهید باهنر کرمان، صنعتی شاهرود و ارومیه برای اولین بار در رتبهبندی ۲۰۱۹ تایمز حضور یافتهاند. از سوی دیگر لایدن نیز رتبهبندی دانشگاههای جهان را در سال ۲۰۱۹ میلادی منتشر کرد که بر اساس اطلاعات ارائهشده؛ در میان مؤثرترین دانشگاههای دنیا نام ۲۶ دانشگاه ایران وجود دارد. نکته قابلتأمل دیگر آنکه گزارشهای این پروژه از سوی برخی از دستگاهها و سازمانهای کشور منتشرشده و در حقیقت جزء راهبردهای کلان ملی تعیینشده است. برای نمونه سازمان برنامهوبودجه و صندوق بازنشستگی کشور عیناً پژوهشهای صورت گرفته از سوی استنفورد را در قالب «برنامه ملی سازگاری با کمآبی در ایران» و «چشمانداز اقتصادی ایران در سال ۲۰۴۰» منتشر کردهاند و مسئله قابل تأسف اینکه این برنامهها بهعنوان اقتصاد مقاومتی هم تلقی شدهاند! در حقیقت «برنامه ملی سازگاری با کمآبی در ایران» همان برنامه و تحلیل دانشگاه استنفورد ۲۰۴۰ در حوزه آب و امنیت غذایی است، اما سازمان برنامهوبودجه که سال گذشته دست به انتشار این برنامه زده، حتی حاضر به نام بردن از دانشگاه استنفورد هم نشده است. سازمان برنامهوبودجه نیز دقیقاً همین کار را کرده و گزارشهای این پروژه را بهعنوان سند راهبردی و کار خود جا زده است. زیر سؤال بردن پیشرفتهای علمی کشور و تصمیم سازی برای دستگاههای اجرایی با اهداف خاص –مانند ادعای بهصرفه نبودن کشاورزی در ایران- در حالی صورت میپذیرد که کارشناسان منصف غربی بر توان بالای علمی ایران اذعان دارند. گلن شوایتزر مدیر دفتر پیشبرد علوم آمریکا در اروپا و آسیا در نشست شورای آتلانتیک با بیان اینکه ارتباط علمی با ایران برای آمریکا برد محسوب میشود؛ میگوید: ما میدانیم که ایرانیها از نظر علمی قوی هستند؛ ما میخواهیم آنها دانش خود را با بقیه جهان به اشتراک بگذارند تا ما از آن نفع ببریم. از سوی دیگر ریچارد استون مدیر بینالملل مجله آمریکایی ساینس نیز تأکید میکند که علیرغم تحریمهایی که جامعه ایران زیر فشارهای آنها تاب آورده است، جامعه علمی ایران در غلبه بر محدودیتها خلاقیت و انعطاف زیادی از خود نشان داده است و پیشرفتهای اخیر در انتشار مقالات علمی در ایران واقعاً من را تحت تاثیر قرار داده است. پروژههایی همچون ایران ۲۰۴۰ نشان میدهد، تحقیر و عقب نگهداشتن اجباری ایران در علم و فناوری یک هدف راهبردی برای دشمنان است و برای اجرایی کردن آن برنامههای تشکیلاتی و بلندمدت نیز تدارک دادهاند. انتهای این راهبرد آن است که مردم و مسئولین و متخصصان ایرانی به این نتیجه برسند که چارهای جز تعظیم در برابر بت ساختگی غرب وجود ندارد.
منبع: سایت رهنما
اشتراک گذاری:
گزارش خطا
ارسال نظرات